بین تمام مسافرت هایی که تنها رفتم
بلا استثنا مسافرت هام نیمه کاره رها شدن و به مبدا برگشتم
مرداد ماه سال گذشته، به صورت اتفاقی با پسری تقریبا همسن خودم آشنا شدم و دلیل مسافرت های تنهاییم رو پرسید!
منم خیلی ساده و واضح و مختصر از گذشته ام گفتم...
اولین جمله ای که از دهنش درومد این بود که
تو به هر دلیلی توی دریا رها شدی، درست زمانی که شنا کردن بلد نبودی و مجبور شدی شنا کردن رو یاد بگیری
حالا که شنا بلدی، چرا شنا نمی کنی؟
شاید باورت نشه، من با این جمله بعد از چندین سال به زندگی برگشتم
و در حال حاضر، دارم شنا می کنم...
خبرم کن که بیام دنبالت... ...برچسب : نویسنده : vahiddelnavazo بازدید : 8